زمان جاری : سه شنبه 11 اردیبهشت 1403 - 10:31 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم


سلام مهمان گرامي؛
مهمان گرامي، براي مشاهده تالار با امکانات کامل ميبايست از طريق ايــن ليـــنک ثبت نام کنيد


آیا میدانید؟ ایا میدانید :






تعداد بازدید 97
نویسنده پیام
ainaz آفلاین



ارسال‌ها : 5
عضویت: 11 /4 /1394
شعر ناب عاشقانه


به حرمت آن شاخه ی گل سرخ که لای
دفترترانه هایم خشک شد!



به حرمت قدمهایی که با هم در آن کوچه ی همیشگی زدیم ! ب


به حرمت بوسه هایمان ! نه ! تو حتی به التماسهایم هم اعتنا نکردی !


قصه به پایان رسیدومن همچنان درخیال چشمان سیاه توام که ساده فریبم داد !


قصه به پایان رسید و من هنوز
بی عشق تو از تمام رویا هادلگیرم



برایت خاطراتی بر روی این دفتر سفید نوشتم


که هیچکسی نخواهد توانست چنین خاطرات
شیرینی را



برای بار دوم برایت باز گوید.


چرا مرا شکستی ؟چرا؟


اشعاری برایت سرودم


که هیچ مجنونی نتوانست مهربانی و مظلومیت چهره ات را توصیف کند


چرا تنهایم گذاشتی ؟چرا؟


چهره پاک و معصومت را هزار بار بر روی ورق های باقی مانده وجودم نگاشتم


چرا این چنین کردی با من ؟چرا؟


زیباترین ستارگان آسمان را برایت چیدم.


خوشبو ترین گلهای سرخ را به پایت
ریختم.



چرا این چنین شد/؟چرا؟


من که بودم؟


که هستم به کجا دارم می روم



امضای کاربر :



جمعه 12 تیر 1394 - 00:05
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :


تماس با ما | شعر ناب عاشقانه | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS